گوسفند اندازواژهنامه آزادنام فنی از کشتی که یک دست در پس سر حریف و دست دیگر در کندۀ او قرار می گیرد.
گاسمواژهنامه آزاد(سُ ، س ِ ) حدس می زنم، گمان می کنم، شاید. (بخش خفر، جهرم، استان فارس) گاسَم؛ شاید هم.