گنگواژهنامه آزادنوعی آواز رپ، دربارۀ پلیس ِ جنگ و اسلحه و ... (املشی؛ شرق گیلان) gong؛ لوله های سیمانی، با قطر دهانۀ نزدیک به یک متر، که برای ساختن چاه آب کم عمق در دشت های گی
بهارچینواژهنامه آزاد[ ب َرِ ] (اِخ ) جایی که در افسانه ها بمنزله ٔ بهشت روی زمین است . بهشت گنگ . و آن بدست عده ای از ایرانیان در وسط خاک توران در طرف شمال سیر دریا (سیحون ) برپا ش
گونگواژهنامه آزادگَوَنگ یک صیغه مبالغه از گَو به معنای پهلوان است و گونگ به این ترتیب معنای بسیار درشت و دلیر می دهد و در خلاصه شدن تبدیل به کنگ و گنگ شده است که در این مدخل ها