روستای گله دارواژهنامه آزادروستایی در شهرستان بدره در استان ایلام. اهالی آن لک زبان و اصالتاً از طایفۀ گله دار خرم آبادند. در حال حاضر (1395) جمعیت تقریبی آن 800 نفر است.
گنه بوواژهنامه آزادنوعی گیاه است که ازدانه وصمغ آن در درمان دستگاه گوارش استفاده میگردد. نام دیگر آن جنت بو می باشد (در اصل جنت بو صادق بوده است).
پر گنهواژهنامه آزادپرگنه یعنی مردم چند روستای همسایه .رویهم رفته برای اجتماع مردم یا میکروب ها می شود، بکار برود؛ مثلا معنی کلنی را می شود از آن برداشت کرد که لغتی برایش نداریم .ک
انتظارواژهنامه آزادگاه دار،چشم داشت،گاه به معنی زمان ووقت است وهم هم چم (معنی ،هم معنی)دارا بودن وداشتن پس کسی که باسپرس وقت چشم انتظار کسی است:گاه دار ِ می باشد
روستای گله دارواژهنامه آزادروستایی در شهرستان بدره در استان ایلام. اهالی آن لک زبان و اصالتاً از طایفۀ گله دار خرم آبادند. در حال حاضر (1395) جمعیت تقریبی آن 800 نفر است.
هورمهواژهنامه آزادیکی از محله های شهر گله دار واقع در استان فارس.آب انبار این محله با قدمت چند دهه معروف است که در خطر تخریب به علت راه سازی می باشد.
ویکی پدیاواژهنامه آزادویکی پدیا (به انگلیسی:Wikipedia) یک دانشنامهٔ اینترنتی چندزبانه با محتویات آزاد است که با همکاری افراد داوطلب نوشته می شود و هر کسی که به اینترنت دسترسی داشته ب
گنجواژهنامه آزادگنجایش gonj زنبور در پهلوی باستان، به معنا و تونمای اندوخته، یا ذخیره و گردآوری شده از هر چیز که دارای ارزش و سزاوار ذخیره کردن باشد، مانند گنچ فلزات گرانبها. ا