گنارِسواژهنامه آزاد(گُنارِس) از مصدر گنارسّن. به معنی چیزی را با چیز دیگری تعویض کردن است. گنارس یعنی تعویض شد. این صیغه فقط برای سوم شخص غایب مفرد و جمع به کار میرود. بقیه صیغه
رگلاسیونواژهنامه آزادگنارش (گُنارِش). واژۀ پیشنهادی پارسی. این واژه و هم خانواده هایش از ریشۀ گُناردن در زبان پهلوی گرفته می شوند. (نگاه کنید به فرهنگ پهلوی مکنزی، winaardan). پس:
regulateواژهنامه آزادگناردن (گُناردَن). زبانزدِ دانشی. از «ویناردَن» در زبان پهلوی به سه چَمِ (معنی) فرمودن، اُستواندَن (ثابت کردن) و آراستن می آید.
regulatorواژهنامه آزادگنارشگر (گُنارِشگَر). زبانزدِ دانشی. از «ویناردَن» در زبان پهلوی به سه چَمِ (معنی) فرمودن، اُستواندَن (ثابت کردن) و آراستن می آید.
گنارِسواژهنامه آزاد(گُنارِس) از مصدر گنارسّن. به معنی چیزی را با چیز دیگری تعویض کردن است. گنارس یعنی تعویض شد. این صیغه فقط برای سوم شخص غایب مفرد و جمع به کار میرود. بقیه صیغه