گلواژهنامه آزادگَلْ:(gal) در گویش گنابادی یعنی ورز دادن گِلْ با پا ، چرخاندن ، دور دادن || گَلَ:(gala) در گویش گنابادی یعنی دهان
سولینواژهنامه آزادسولین به معنی غنچه نشکفته دم صبح است .. در بعضی گویش ها آن را نمکین معنی کرده اند .. این واژه گل کوهی هم معنی شده .. غنچه، آبراهه
هریشوواژهنامه آزادگیاهی در نواحی دشت ودامنه کوهها میروید وشکی مثل بوته گل نرگس دارد مردم بخش طغرالجردکوهبنان کرمان از سبزه آن آش واز گلش هم فرنی واملت تهیه میکنند
دونیساواژهنامه آزادنام نوعی گل کمیاب از خانواده گل سنگ پامچال با خواص دارویی است که در کوه های میمند فارس می روید.
کلهرواژهنامه آزاد"گَئیریَه" در اوستا به معنی کوهستان میباشد که به مرور زمان تبدیل به "گَر" و "گَل" و "کَر"، "کَل " و... و گونه های دیگر شده است. برای مثال، در ابتدای نام های برخ
تنگوانواژهنامه آزادنام کوهی درشمال خوستان _شمال شهرستان اندیمشک_ است. آثاری از دورۀ شکار و دورۀ میترایی، و همچنین دخمه هایی از زمان زردشتیان در آن یافت شده است. جنس این کوه ماسه س