گلواژهنامه آزادگَلْ:(gal) در گویش گنابادی یعنی ورز دادن گِلْ با پا ، چرخاندن ، دور دادن || گَلَ:(gala) در گویش گنابادی یعنی دهان
یسلیانیواژهنامه آزادسبد پر از گل ئ - به معنی گل و سلیانی - به معنی بو و عطر ، که با هم میشود(عطر گل)( بوی گل)
ولوگردواژهنامه آزادنام این روستا از ترکیب( ول )بمعنی گل و شکوفه و (گرد) که در زبان تاتی به معنی شهر و روستا و آبادی است تشکیل شده