گلواژهنامه آزادگَلْ:(gal) در گویش گنابادی یعنی ورز دادن گِلْ با پا ، چرخاندن ، دور دادن || گَلَ:(gala) در گویش گنابادی یعنی دهان
گندیسکلاواژهنامه آزادکندس . [ ک ُ دُ ] (اِ) بیخ گیاهی است . (آنندراج ). بیخ گیاهی که درون آن زرد و برونش سیاه و مقیی ٔ و مسهل و سفوف آن را چو به بینی کشند عطسه آورد. کلمه کلا (kala
مشکنانواژهنامه آزادنام روستای قدیمی که در 85 کیلومتری جادۀ اصفهان_نائین قرار دارد، و جادۀ ابریشم نیز از این روستا می گذرد. در ایام قدیم، مشکنان مرکز بیش از 48 روستا بود و برای حل
یاتوتواژهنامه آزادیاتوت نام فارسی میوه ای است یاقوتی رنگ از شاخه سته ها. برابر انگلیسی این واژه cranberry است. یاتوت ها در خاک باتلاقی اسیدی سرتاسر مناطق خنک نیم کره شمالی می روی
لیامواژهنامه آزادمحافظ و حامی لیام نامی مشترک در سه زبان میباشد که در هر کدام معنی مشخصی دارد. لیام در زبان فارسی به معنی محافظ و حامی است و در زبان آلمانی به معنای اراده و خوا
گلونیواژهنامه آزاد(لری، خرم آباد) نوعی روسری که زنان لر به دور سر می بندند و عمدتاً با رنگ مشکی و گل های قرمز و سپید طراحی می شود. (لری؛ خرم آباد) نوعی روسری که زنان لر (و گاهی ک