گلواژهنامه آزادگَلْ:(gal) در گویش گنابادی یعنی ورز دادن گِلْ با پا ، چرخاندن ، دور دادن || گَلَ:(gala) در گویش گنابادی یعنی دهان
رزاسواژهنامه آزادنام دلاور ایرانی. Rozas گل رزاس گلی مورد احترام و تقدس مردم پارت سمبل الهه ی باران برکت و رویش و بهار و آبادانی! گل رزاس همچو گل هوما گل سومای هندیان !نام گل صو
ولوگردواژهنامه آزادنام این روستا از ترکیب( ول )بمعنی گل و شکوفه و (گرد) که در زبان تاتی به معنی شهر و روستا و آبادی است تشکیل شده
آلانقواژهنامه آزادآلانق یکی از روستاهای آذربایجان شرقی بوده و در شهرستان بستان آباد بخش مرکزی دهستان قوری گل واقع شده. این روستا از جاده تهران - تبریز حدود 20 کیلومتر فاصله دارد
مالواجردواژهنامه آزادمالواجردی ترکیبی از مال( پول ثروت)+وا(آباد به لهجه محلی جرقویه)+ جرد(به معنی عربی شده گرد همان شهر) و مالورد همان ماءالورد است یعنی آب گل سرخ (به علت وجود چشمه
گلونیواژهنامه آزاد(لری، خرم آباد) نوعی روسری که زنان لر به دور سر می بندند و عمدتاً با رنگ مشکی و گل های قرمز و سپید طراحی می شود. (لری؛ خرم آباد) نوعی روسری که زنان لر (و گاهی ک