دستگرد غداده(گداده) یا دستگرد دزدهاواژهنامه آزادنام روستائی در منطقه ماربین نزدک به روستای کهندژ از توابع خمینی شهر که در سر شماری قبل انقلاب جمعیت 3500 نفر بوده ولی اکنون جمعیت آن زیاد و حدود 12000 نفر است ا
گادرواژهنامه آزادنام رودی است در شهرستان اشنویه که از کوههای مرزی ایران ، عراق و ترکیه سرچشمه می گیرد. به آن گدارچای یا رود مادر نیز می گویند.
گیرورواژهنامه آزادگیروَر یا گیروا یا گیروَه:(تالشی)با آغوش گشوده برای گیرآوردن زمان مناسب ماندن، پنهانی برای به چنگ آوردن دشمن بدنبال او گشتن، فرصت، زمان مناسب، زمان بدست آمده، ز
فرصتواژهنامه آزادگیراوه، زمان، گیرآوردن زمان درخور و نیکو، زمان مناسب و درخور برای انجام کاری، بازه ی زمانی یا فاصله ی زمانی در میان دو هنگام زمانی برجسته، لحظه و آنی از زمان که
بصامواژهنامه آزادبَصّام (معرّب، اِ)؛ نام طایفه ای که در ایران (بیشتر کرمانشاه، تهران و قم)، عراق و برخی کشورهای عربی پراکنده اند و اصالتاً عرب و از سادات باقری اند. (در ایران، ب
دقیقهواژهنامه آزاددق-یق-ه یا دقیقه (دگ یا دق یک گاه) از آنجائیکه اکثر آوا ها بر گرفته از آوا های طبیعی و پیرامونی است، حروف یا علائم آوایی نیز با همان مفهوم در گفت و شنود بکار گر