51 مدخل
پهنه، عرصه، میدان
پر گسترده ( مراد از پر در اینجا گلبرگ است )
گستَرَد؛ باز کند.
گسترده بودن.
گُستَرِش.
گسترش.
گسترش ، توسعه ، تمدید ،بسط ، تعمیم ،کشش ،اضافی ،توسیع ،مد ،تلفن فرعی
گسترش دامنه جنگ
پراکنده ساختن،گسترش دادن ترویج