گسارندهواژهنامه آزادگساردن به معنی خوردن. می خوردن یا غم خوردن گسارنده یعنی خورنده. نوشنده گسار امر بگساردن است و ترکیب گسار با کلمات دیگر مثل غمگسار. باده گسار و می گسار
گاربهواژهنامه آزادgarbeh یا garbe برابر واژۀ گربه Gorbeh یا Gorbe است. در برخی نواحی جنوبی مازندران و گلستان، و برخی نواحی شمالی دامغان و شاهرود، به این شکل تلفظ می شود.
گسارندهواژهنامه آزادگساردن به معنی خوردن. می خوردن یا غم خوردن گسارنده یعنی خورنده. نوشنده گسار امر بگساردن است و ترکیب گسار با کلمات دیگر مثل غمگسار. باده گسار و می گسار