گزندرواژهنامه آزاداندر میان درختان گز،روستایی است با آب وهوایی کوهستانی در شرق جغتای وجنوب نقاب وغرب نیشابور وشمال غربی سبزوار که آبش از قنات تامین می شود وآب شربش از چاه عمیق وم
کرغندواژهنامه آزادکُرغُند (korghond)؛ بر اساس یک سند قدیمی مربوط به سال 1188 هجری قمری نام این دهستان بصورت «کرغنج» آمده است و مشخص می شود که نام اولیۀ کرغند «کرغنج» بوده که بعده
ابیشواژهنامه آزاداَبیش:بی رنج، بی گزند (پارسی میانه، اَبیش) سالم، تندرست، بی رنج، بی درد، بی گزند، آسیب ناپذیر.
گمش آبادواژهنامه آزادگمش در زبان ترکی گوموش تلفظ میشود که به معنی نقره است از انجا که در گزشته دور در ان منطقه معادن متعدد نقره وجود داشته انجا را گوموشاوا نامیدند ولی در نگارش فارس