گسارندهواژهنامه آزادگساردن به معنی خوردن. می خوردن یا غم خوردن گسارنده یعنی خورنده. نوشنده گسار امر بگساردن است و ترکیب گسار با کلمات دیگر مثل غمگسار. باده گسار و می گسار
regulateواژهنامه آزادگناردن (گُناردَن). زبانزدِ دانشی. از «ویناردَن» در زبان پهلوی به سه چَمِ (معنی) فرمودن، اُستواندَن (ثابت کردن) و آراستن می آید.
رگلاسیونواژهنامه آزادگنارش (گُنارِش). واژۀ پیشنهادی پارسی. این واژه و هم خانواده هایش از ریشۀ گُناردن در زبان پهلوی گرفته می شوند. (نگاه کنید به فرهنگ پهلوی مکنزی، winaardan). پس: