گرینویچواژهنامه آزاداز شهرهای حومه لندن واقع در کنار رود تایمز . این شهر در جنوب خاوری لندن می باشد و دارای 856000 تن جمعیت است . گرینویچ رصدخانه بزرگی دارد و نصف النهار مبدا از ای
گرجینواژهنامه آزادگرجین دو تکه تخته بود که روی دو تا چوب می کوبیدند و زیر ان چند چرخ قرار می دادند که این چرخ ها اهنی و تیز بود ند . گرجین را به شانه گاو یا الاغ می بستند و گاو ی
گرگانجواژهنامه آزاد(ترکی اغؤزی) قؤرقؤنچ؛ مکانی با فراوانی نعمت. در فارسی به گرگانج تبدیل شده است. نام شهر فعلی گرگان هم دقیقاً برگرفته از همان نام قؤرقؤن است.
قلعه گرگیواژهنامه آزاداز مناطق وقلاع مشهور بلوک قنقری علیا در یک فرسخی شمال خرمی است . اب ان از قنات شرف اباد ومحل اسکان یکجانشینهای خرمی من جمله برخی از فامیل طیبی بوده است
میلادواژهنامه آزادمیلاد نامی ایرانی به معنای سمایی یعنی زاده شدن.نام پدر گرگین پهوان ایران زمین در شاهنامه فردوسی
گرینویچواژهنامه آزاداز شهرهای حومه لندن واقع در کنار رود تایمز . این شهر در جنوب خاوری لندن می باشد و دارای 856000 تن جمعیت است . گرینویچ رصدخانه بزرگی دارد و نصف النهار مبدا از ای
کرک و پرواژهنامه آزاد(گرگانی) بال و پر. در استرآباد کنایه از اعتبار است؛ مثلاً وقتی می گویند:«فلانی کرک و پرش ریخت»، کنایه از بی اعتبار شدن فرد است.
گرجینواژهنامه آزادگرجین دو تکه تخته بود که روی دو تا چوب می کوبیدند و زیر ان چند چرخ قرار می دادند که این چرخ ها اهنی و تیز بود ند . گرجین را به شانه گاو یا الاغ می بستند و گاو ی