گرگورواژهنامه آزاد(بنادر جنوب) نوعی دام کوچک، مانند سبد چوبی یا فلزی، که برای صید آبزیان به ویژه خرچنگ به کار می رود. معادل fish trap در انگلیسی.
گبردوزیواژهنامه آزادنوعی سوزن دوزی که زنان زرتشت بر لباس های خود می دوختند و نام دیگر آن زرتشتی دوزی می باشد