57 مدخل
گرفتار غم
استعاره از گرفتاری ها ومشکلات زندگی،کدورت ها و آلودگی ها
برابر و همارز خیال. نمونه:گرفتار وادید شده است.
(ترکی و آذری) بیفتد، گرفتار شود.
دُوز یعنی دردسر ، گرفتاری ، درگیری (پهلوی؛ دارو) چنده.