37 مدخل
به ضم گ و تشدید ر به معنی پشت سر هم ، زیاد
گُسنَه یعنی گرسنه
گُرونَه، گروهه، کلاف، کلاو، به مقداری نخ که به صورت کروی دور هم پیچیده شده باشد.
کسی که توانایی دارد
گرسنه
گرسنه گرسنه
(مازنی) [و ِشْ نْا] گرسنه.