قضای گردانواژهنامه آزادگرداننده ی حکم و فرمان صادر شده. به معنی شفاعت کردن و سفارش کردن برای عفو و بخشش.
مدیرهواژهنامه آزادپیشنهادم برای هیئتمدیره: گردانندگان، گرداننده، گروه گرداننده، جمع مدیران، گروه مدیران