warthogواژهنامه آزادگـُراز؛ حیوانی وحشی و همه چیز خوار که گاهآ سبب خسارتی به جنگل می شود، اما به علت زیر و رو کردن خاک جنگل (برای شکار حشرات) منافعی هم برای جنگل دارد.
خیواژهنامه آزاد(مازنی) [خ ْ ىْ] گراز. خِیْ (khey) در گویش گنابادی یعنی همراه با ، به همراهِ || خَیَ (khaia) در گویش گنابادی یعنی بیضه
شارهواژهنامه آزادشاره (fluid) به موادی گفته می شود که جریان پیدا می کنند و شامل مایعات و گازها است. سیال
سپوهینواژهنامه آزادنام روستایی در راه قزوین،رازمیان که نزدیک به روستای کامان و علین است. شغل بیش تر مردم این روستا باغداری است. به این دلیل اهالی این روستا کشاورزی نمی کنند ، چون