گرته برداریواژهنامه آزادطرح زدن بر پارچه یا کاغذ و. . . برای کپی برداری. وام گیری زبانی به صورت :واژگانی، اصطلاحی، نحوی.
گمش آبادواژهنامه آزادگمش در زبان ترکی گوموش تلفظ میشود که به معنی نقره است از انجا که در گزشته دور در ان منطقه معادن متعدد نقره وجود داشته انجا را گوموشاوا نامیدند ولی در نگارش فارس
مردانقمواژهنامه آزادمردانقم یا مرداناغام به معنی آناهیتای مقدس است قدمت این روستا به بیش از 2000 سال می رسد در کتب مورخین و سفر نامه ها به این موضوع اشارات کامل گردیده است روستای م
کاروبواژهنامه آزاد(آفریقایی) نام درختی است که دانۀ میوۀ آن برابر با یک قیراط است که در گذشته از آن برای توزین جواهر استفاده می کردند.
میابواژهنامه آزادمیاب ( miyab ) می:مُتَبرِّک، آسمانی، پربرکت - آب:آب - میاب نام روستایی است در آذربایجان شرقی، بخش مرکزی شهرستان مرند، دهستان هرزندات شرقی ودر محدوده پناهگاه حی
کچالوواژهنامه آزاد(افغانستان) سیب زمینی. کچالو. [ کَ چا لو ] (فارسی افغانستان) مانند برخی واژگان دیگر، از هند وارد زبان فارسی دری شده؛ پیشوند «کج» یا «کچه» را به «آلو» اضافه کرد