پترولوژیواژهنامه آزادسنگ شناسی، دانش سنگ ها شامل رده بندی سنگ ها، بررسی شیوۀ تشکیل سنگ ها و منشأ آن ها، فرآیندهای دگرگونی آتش فشان، نفوذ گدازه های آذرین بر روی زمین و حتی بر روی ماه
بادابواژهنامه آزادباداب به معنای آب گاز دار است badab soort البته در گویش جنوب شرق مازندران-ساری نامه چشمه ایی کهن در روستای اروست مازندران سورت هم شدت اثر، هیبت و حتی سوت زدن می
میعاناتواژهنامه آزاداصطلاحاً مایعات حاصل از تبدیل گاز به مایع، مانند آبی که از سرد شدن بخار به دست می آید.
گمالواژهنامه آزادسگ نر و درشت هیکل.این کلمه لکی است سگ یک کلمه کردی به معنی سگ نر از گَم به معنای گاز است در لری ، گمال به معنای گازگیر است و سگ را میگویند سگ