گادرواژهنامه آزادنام رودی است در شهرستان اشنویه که از کوههای مرزی ایران ، عراق و ترکیه سرچشمه می گیرد. به آن گدارچای یا رود مادر نیز می گویند.
گیریهواژهنامه آزاد(تالشی) گیریه (giryia) ییلاق؛ از دو بخش (گی+ ریه) تشکیل شده است. قسمت اول آن، واژۀ «گی» همان «گا» در تالشی است که در پارسی باستان، با تلفظ «گئو» به معنی گاو بود
گافیدنواژهنامه آزاد(گ ا ف ی د ن) در شاهنامۀ فردوسی، به معنی شکافتن یا پاره کردن است. این اصطلاح وقتی به کار می رفت که در جنگ ها کسی بدن دیگری را با شمشیر یا شیءِ تیز ببرد .
همزادگانواژهنامه آزادهمزادگان . [ هَ م ز ا دِ گ ا ن ] همسن و سالان.هم دوره کودکی از جمله آزادگان رفت برون با دو سه همزادگان نظامی