گالشواژهنامه آزاددر بارۀ واژۀ "گالش" در زبان مازندرانی "اش" (با کسره زیر الف) از مصدر دیدن می آید؛ "گله اش(galle esh) "یعنی گله بان و کسی که پاپی گله است. در زبان مازندرانی، گا
توربین گازیواژهنامه آزاد(واژۀ پیشنهادی کاربران) آسگاز (آسِگاز). به چَم (معنی) آسِه ای (محوری) که گاز آن را می چرخاند. همالِ (قرینۀ) «آسیاب» است که آب آن را می چرخاند.
سه گانیواژهنامه آزاداز همان سه گانه می آید؛ نوعی ژانر ادبی معاصر است و به شعری گفته می شود که کوتاه و سه لختی باشد.
گالشواژهنامه آزاددر بارۀ واژۀ "گالش" در زبان مازندرانی "اش" (با کسره زیر الف) از مصدر دیدن می آید؛ "گله اش(galle esh) "یعنی گله بان و کسی که پاپی گله است. در زبان مازندرانی، گا
اریامنواژهنامه آزادآریامن یا اَریامن(به ودایی:اریامن و به اوستایی:ائیریامن)، در اساطیر ایرانی و آئین مزدیسنا، ایزد صلح و دوستی و درمان دهندهٔ دردهای مردمان است. از وی که با عنوان
عفلقیواژهنامه آزادگاهی اوقات صدام را با صفت عفلقی همراه می آورند . به نظر می رسد اشاره ای باشد به میشل عَفلَق سوری که اولین بار حزب بعث عربی را پایه گذاری کرد . و منظور از صدام ع
نسرینواژهنامه آزادگلی است به رنگ زرد یا سفید با جام برزگ و تنها یک گل بر روی شاخه پیام آور بهار و یکی از گونه های نرگس