گوازواژهنامه آزادروستای گواز دارای 200 خانه و 1000 نفر ساکن دارای چشمه آب گرم که از آتش فشان سر چشمه می گیرد.دارای ثبت ملی است.از نقاط زیادی برای شفا گرفتن می آیند.متنوع ترین می
میعاناتواژهنامه آزاداصطلاحاً مایعات حاصل از تبدیل گاز به مایع، مانند آبی که از سرد شدن بخار به دست می آید.
انحلال پذیریواژهنامه آزادمفهومی بنیادی در علم شیمی و مبحث محلول هاستکه میزان حل شدن یک ماده ( جامد ، مایع یا گاز)را در یک حلال مشخص (جامد ، مایع یا گاز ) نشان می دهد
درزگواژهنامه آزادپاشیده شدن آب یا مایعی دیگر به بدن یا چیزی دیگر. وقتی آب یا مایعی از محیط اطراف به کسی یا چیزی می پاشد، این را درزگ شدن گویند. به کسر دال و راء و سکون زاء و گاف
بادابواژهنامه آزادباداب به معنای آب گاز دار است badab soort البته در گویش جنوب شرق مازندران-ساری نامه چشمه ایی کهن در روستای اروست مازندران سورت هم شدت اثر، هیبت و حتی سوت زدن می
گمالواژهنامه آزادسگ نر و درشت هیکل.این کلمه لکی است سگ یک کلمه کردی به معنی سگ نر از گَم به معنای گاز است در لری ، گمال به معنای گازگیر است و سگ را میگویند سگ