گاسمواژهنامه آزاد(سُ ، س ِ ) حدس می زنم، گمان می کنم، شاید. (بخش خفر، جهرم، استان فارس) گاسَم؛ شاید هم.
گاربهواژهنامه آزادgarbeh یا garbe برابر واژۀ گربه Gorbeh یا Gorbe است. در برخی نواحی جنوبی مازندران و گلستان، و برخی نواحی شمالی دامغان و شاهرود، به این شکل تلفظ می شود.
گاجلواژهنامه آزاد(روستای سنگ چارک داراب) (gaajel) گلیم، زیراندازی که با مو یا پشم یا پارچه های کهنه رشته رشته شده می بافته اند؛ به نوع اول گاجل مویی، و نوع دوم گاجل پشمی، و نوع
گاسمواژهنامه آزاد(سُ ، س ِ ) حدس می زنم، گمان می کنم، شاید. (بخش خفر، جهرم، استان فارس) گاسَم؛ شاید هم.
گاجلواژهنامه آزاد(روستای سنگ چارک داراب) (gaajel) گلیم، زیراندازی که با مو یا پشم یا پارچه های کهنه رشته رشته شده می بافته اند؛ به نوع اول گاجل مویی، و نوع دوم گاجل پشمی، و نوع