کاویدنواژهنامه آزاداین واژ در گویش عامیانۀ مردم تا جکستان به معنی انجام دادن عمل جنسی نیز به کار می رود
بهینه کاویواژهنامه آزادجستجوی بهترین؛ مقایسۀ عملکرد کمی و کیفی سازمان خود با بهترین ها، برای الگوبرداری از آن ها و بهبود کار.
زیر سوال بردنواژهنامه آزادکاویدن درون خود. تلاش برای شناسایی افکار و عواطف و احساسات خود از طریق زیر سوال بردن آنها و سعی در یافتن دلیل منطقی برای آنها
پرون جاواژهنامه آزادمحفظه ای کشویی برای نگه داری پرونده ها، پرون جا از ادغام دو واژه ی «پرونده» و «جا» ساخته شده است. معادل کلمه فایل در انگلیسی
کومبزهواژهنامه آزاد(اصفهان، روستای هاردنگ) کمویزه، کومبیزه؛ میوه ای بین خربزه و خیار که شبیه طالبی یا گرمکِ نارس است، مزۀ آن شبیه خیار و بسیار خوش طعم است، و معمولاً با نمک خورده