کیمنواژهنامه آزادراهنما، پسر شاهزاده نام منطقه ای در پارس میگویند اجداد کوروش در آنجا ساکن بودند در پارس
کن لم یکنواژهنامه آزادکُن لَم یَکُن. عبارتی است عربی به معنی لُغویِ بود آنچه بود. این عبارت در زمینهٌ اقتصادی به معاملاتی نسبت داده می شود که براساس ناهماهنگی و یا ناهماهنگی هایی با
ترمیدورواژهنامه آزادترمیدور Thermidorیا حرکت دوری انقلاب ها، یکی از واژه های رایج در مباحث انقلاب است که نخستین بار توسط کرین برینتون ـ یکی از نظریه پردازان انقلاب ـ در کتاب معروفش
وردیجواژهنامه آزادوَردیج؛ نام یکی از روستاهای شمال غرب تهران است و در بخش کن قرار دارد. پیشینۀ این روستا بالغ بر دویست سال است. امروزه شهر مادر این روستا وَرداوَرد تهران است. ||
اوراخشیهواژهنامه آزادطبق اوستا پسر ثریت ، ثریته ، اثرط یا سریتا و برادر گرشاسب که به دست هیتاسب زرین تاج کشته شد و گرشاسب به کین او برخاست و هیتاسب و برادرانش را پس از نبردی کشت که