کیمنواژهنامه آزادراهنما، پسر شاهزاده نام منطقه ای در پارس میگویند اجداد کوروش در آنجا ساکن بودند در پارس
کن لم یکنواژهنامه آزادکُن لَم یَکُن. عبارتی است عربی به معنی لُغویِ بود آنچه بود. این عبارت در زمینهٌ اقتصادی به معاملاتی نسبت داده می شود که براساس ناهماهنگی و یا ناهماهنگی هایی با
نیارشواژهنامه آزادعلم ساخت سازه بنا -نام یکی از ستونهای تخت جمشید در گویش کهن راژی که در شهری کوچک بنام ابوزیداباد و روستاهای پیرامون آن و نیز در مناظقی از استان سمنان هم اکنون ر
جلیکانواژهنامه آزادجلیکان نام روستایی پرآوازه در مازندران شهرستان نور بخش چمستان می باشد که در زبان محلی مازنی بصورت (( جَلی کن ، jalikn )) تلفظ میشود به معنی (( مکان زندگی مردمان
دشمن افکنواژهنامه آزاد[ دُ م َ اَ ک َ ] (نف مرکب ) دشمن افکننده . دشمن افگن . آنکه دشمن را مغلوب سازد. محو کننده ٔ خصم:دل روسیان از چنان زور دست بر آن دشمن دشمن افکن شکست . نظامی . ت
دانسفهانواژهنامه آزاد[نِ س فَ ] دانِسفِهان از شهرهای استان قزوین و از توابع شهرستان بوئین زهرا است.دانسفهان در دامنه رشته کوه رامند (از چین خورده گیهای ارومیه-دختر) واقع گردیده است
مارزیپانواژهنامه آزادمارزیپان (به انگلیسی:Marzipan) یا خمیر بادام، نوعی ماده ای غذایی است که از مخلوط کردن پودر بادام، شکر و سفیده تخم مرغ درست می شود. این ماده نیمه جامد و قابل شکل