کالاندریاواژهنامه آزاد/kəˈlændrɪə/ در صنعت هسته ای، قطعۀ اساسی و مهم راکتور هسته ای که قلب راکتور محسوب می شود؛ بخش اصلی راکتور هسته ای.
کلان خودروواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) هر خودروی بزرگ به معنی عام (کلان-مسافر-خودرو، کلان-بار-خودرو، و...)؛ اتوبوس به معنی خاص.
سیه کلانواژهنامه آزادسیه کلان یکى از روستاهاى شهرستان ارسباران واقع در استان آذربایجان شرقى، که به دلیل قرار گرفتن درحاشیه جنگل هاى ارسباران و مماس بودن با معدن عظیم مس سونگون همچنی
زیلانواژهنامه آزادزندگی، منسجم، گیاهی مخملی و زیبا که بهاران کوهها و دامنه ها را همچون مخملی سبز می پوشاند.
کلان خودروواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) هر خودروی بزرگ به معنی عام (کلان-مسافر-خودرو، کلان-بار-خودرو، و...)؛ اتوبوس به معنی خاص.
سیه کلانواژهنامه آزادسیه کلان یکى از روستاهاى شهرستان ارسباران واقع در استان آذربایجان شرقى، که به دلیل قرار گرفتن درحاشیه جنگل هاى ارسباران و مماس بودن با معدن عظیم مس سونگون همچنی
تشکنواژهنامه آزادتشکن دهستانی ست بزرگ واقع در شهرستان دوره چگنی و به مرکزیت روستای سرانبار کلانتری تشکن دهستانی سرسبز و بسیار خوش آب و هواست که در بین کوه های سر به فلک کشیده س