کیارادواژهنامه آزادجوانمرد بزرگ پادشاه جوانمرد ، مرکب از کیا به معنای سلطان و پادشاه و راد به معنای جوانمرد
کتابادواژهنامه آزادروستایی روی خط مرزی استان های کرمان و فارس است که در صد و 150 کیلومتری شهرستان های سیرجان و نیریز قرار دارد. در حال حاضر (1395) در این روستا باغداری پسته رونق د
کی آرمینواژهنامه آزاد/ke(a)y ārmin/ آرمین. || (اَعلام) یکی از برادران کاووس و پسر کی. نام چهارمین پسر کیقباد.
شاهنامهواژهنامه آزادکتابی که در آن سرگذشت پادشاهان ایران، به نظم یا نثر، گرد آمده باشد. شاهنامه شاهنامه نام یک عده از کتب منثور و منظوم حماسی است که در آنها سرگذشت شاهان ایران یاد
حبابواژهنامه آزادbubble. (آشتیانی) تنگل. چرا که تن آن چون گل نرم، نازک و خوش نگار است. آب سوار. || (پیشنهاد کاربران) باداب، کفاب، کفباد، کف کوژ، آبکوژ، کفگوی یا گویکف.