کیارادواژهنامه آزادجوانمرد بزرگ پادشاه جوانمرد ، مرکب از کیا به معنای سلطان و پادشاه و راد به معنای جوانمرد
کارآفرینواژهنامه آزادکسی که با شناسایی فرصت و بسیج منابع اقدام به راه اندازی یک کسب و کار جدید می نماید.
کارآماواژهنامه آزاداین واژۀ مرکب از دو بخش کار و آما پدید آمده؛ به معنی کسی که کار را آماده می کند. در تقابل با کارفرما.
کارآفرینیواژهنامه آزاد(اقتصاد) فرآیند راه اندازی کسب و کاری که با یک ایدۀ نو و از صفر شروع می شود و به مرحلۀ اجرایی و بعد به سوددهی می رسد. معادل Entrepreneurship در انگلیسی.
اپلیکیشنواژهنامه آزادکارافزار- نرم افزار کاربردی -برنامه کامپیوتری که برای کاربری در گوشی های هوشمند تلفن همراه کاربرد دارد اپلیکیشن" یا به اختصار App بیشتر از لغت "نرم افزار" جا ا
آزمودواژهنامه آزادآزْموْدَ:(azmoda) در گویش گنابادی یعنی با تجربه ، متبحر ، کارآزموده ، بلد ، حرفه ای ، اُستاد
قوام الدینواژهنامه آزادقوام یعنی استوار پایه دار ، ستون دین معنی می دهد ، قوام الدین عثمانی یک ورزشکار خوبی کاراته کشور عزیز ما افغانستان بود ، مکتب ابتدایی را تا صنف سوم در ایران خو
کانسپتواژهنامه آزادکانسپت در لغت به معنای مفهوم, فکر و تصور کلی است. کانسپت را می توان هدف طراحی یک پروژه نامید و ایده آن دسته از تمایلات ذهن است که با توجه به شرایط حاکم بر پروژه