کلوواژهنامه آزاد(کُلُّو) ملخ، تخم کلو کُرَکه تخم کُرَک مَشک دِرَکه (شعر عامیانه در مورد ملخ) مشک درک خشرهای بالدار از خانواده ملخها که به آن جراده هم میگویند. کِلو در زبان ع
انوواژهنامه آزاد(غرب ایران؛ کرمانشاه و ایلام و ...) اَنو؛ پس. این کلمه از اوستا گرفته شده است؛ برای مثال، شخصی به شخص دیگر می گوید:«انو بابا و مامان کو؟» یعنی پس بابا و مامان ک
کلوواژهنامه آزاد(کُلُّو) ملخ، تخم کلو کُرَکه تخم کُرَک مَشک دِرَکه (شعر عامیانه در مورد ملخ) مشک درک خشرهای بالدار از خانواده ملخها که به آن جراده هم میگویند. کِلو در زبان ع
کدوواژهنامه آزادکُدُو نام روستایی از دهستان فرمشکان بخش کوار استان فارس است و به معنی میان دو کوه می باشد راج.
کوچ نهارجان بیرجندواژهنامه آزادکوچ نهارجان یا کوچ خراشاد -یا کوچ ترکها - یا کوچ نوفرست یا کوچ مود -کوچ سربیشه