کان لم یکنواژهنامه آزادباطل ،ملغی ،تا اطلاع ثانوی معلق ماندن،برگرفته از زبان عربی و رایج در زبان فارسی هیچ انگاشته، بیهده انگاریده، تبه انگاشته، تباه انگاشته، برهوده انگاشته.
کانالواژهنامه آزادکال. واژۀ اروپایی canal یا channel با واژۀ کهن پارسی "کال" همریشه است. بروید به "کال" در همین تارنما. معادل channel (در نرم افزارهای رایانه ای و تلفن همراه)؛ دا
اوشناریواژهنامه آزادمحل عبور جوی یا کانال از زیر کوچه و خیابان و جاده بصورت سرپوشیده ( معادل Culvert ) - محل عبور باریک در باغات به معنای راه آب خروجی در دیوارهای حیاط های قدیم در
بشکانواژهنامه آزادبشکان تشکیل شده از دو واژه بش و کان که در زبان ترکی بش می شود پنج و کان هم می شود معدن در نتیجه بشکان می شود جایی که پنج معدن دارد
خرکانواژهنامه آزادخرکان بمعنی معدن گِل میباشد. خَرَ به لهجه لری میشود گِل کان به فارسی میشود معدن پس خرکان کلمه ایست مرکب از زبان فارسی و لهجه لری خرکان روستایست کوهستانی واقع د