آرد کپیدنواژهنامه آزادآرد را ربودن و بلعیدن به کسی که قبل از تهیه نان یا هر چیزه دیگه مواد اولیه را ببلعد. عجله در خوردن،آدم همیشه گشنه و فرصت طلب.
کایانواژهنامه آزادنام آذری(ترکی)، به معنی آب پر سرعتی که از کوه جاری شود، سیل شدید کوهی، بهمن اسم ترکی(آذری)، آب پر سرعتی که از کوه جاری شود، سیل شدید کوهی، بهمن
کایت بردواژهنامه آزادوسیله ای ورزشی که با استفاده از انرژی باد روی آب حرکت می کند. اجزای تشکیل دهنده:بالی شبیه پاراگلایدر_ تختۀ موج سواری_ طناب های بلند.
گرته برداریواژهنامه آزادطرح زدن بر پارچه یا کاغذ و. . . برای کپی برداری. وام گیری زبانی به صورت :واژگانی، اصطلاحی، نحوی.
حق الطبعواژهنامه آزادحقَ الطبع، حق چاپ، کپی رایت. حق مالکیت اولین ناشر بر کتاب و مانند آن، به این معنی که دیگران بدون اجازۀ او حق چاپ و نشر همان اثر را نداشته باشند.
مو نزدنواژهنامه آزاد[عا.] ذرّه ای عدم تشابه و اختلاف نداشتن. عینهو چیزی بودن. کپی چیزی بودن«"ایوان هو" هنرمندی است که نقاشی های او با واقعیت مو نمی زنند. [باشگاه خبرنگاران، ۱۶ مهر
نرم افزار آزادواژهنامه آزادنرمافزار آزاد درباره آزادی است، نه قیمت. برای درک بهتر باید به معنای آزاد در آزادی بیان فکر کنید، نه در نوشیدنی مجانی. نرمافزار آزاد در مورد آزادی کاربران برا