کِل زدنواژهنامه آزادکِ = کِل زدن یا کِل کشیدن در اصطلاح مردمان غرب و جنوب ایران یعنی هلهله کردن زنان. صدایی که با حرکت تند زبان ایجاد می شود و همزمان فاصله میان دو انگشت شست و سباب
کلواژهنامه آزادنوعی آواز رپ که خواننده بیشتر از خودش تعریف می کند و بقیه را کوچک تر نشان می دهد . (شیرازی) کِل؛ هلهلۀ شادی. || کل زدن، کل کشیدن: بانگ شادی برآوردن. کَلَ:(kala
کل گنجیواژهنامه آزادمنطقه تفریحی در روستای هنام از توابع شهرستان الشتر در استان لرستان منطقه تفریحی در روستای هنام از توابع شهرستان الشتر در استان لرستان
کلواژهنامه آزادنوعی آواز رپ که خواننده بیشتر از خودش تعریف می کند و بقیه را کوچک تر نشان می دهد . (شیرازی) کِل؛ هلهلۀ شادی. || کل زدن، کل کشیدن: بانگ شادی برآوردن. کَلَ:(kala
جمعواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) جَم. ریشۀ اوستایی دارد. برای نمونه "انجمن" به پهلوی می شود "هَنجَمَن" که ریشۀ "جَم" را در خود دارد. یکی از چهار کُنِشِ بنیادی
ساندیسواژهنامه آزادنوعی نوشیدنی بدون الکل شیرین با درصد پایین مواد طبیعی در بسته بندی های کوچک و طعم های مختلف