کرژگهواژهنامه آزادبا کسر ( ک ) و فتح (گ ) در گوشه ای نشستن و از سرما در خود پیچیدن -اصطلاح کردی کلهری
کوگیتوواژهنامه آزادتلفظ اصلی، «کوگیتو ارگو سوم» است، ولی در فارسی بیشتر از گویش فرانسوی کوژیتو ... استفاده می شود. ترجمه «من فکر می کنم، پس کسی هستم» امانت دارانه نیست بلکه با اضا
کودزرواژهنامه آزادنام روستایی در 20 کیلومتری شمال غرب فرمهین و جزئ بخش فراهان در استان مرکزی است .حدود 250 خانوار و 800 نفر سکنه . در تاریخ قم این روستا با نام مرکز بخش کوزدر معر
حبابواژهنامه آزادbubble. (آشتیانی) تنگل. چرا که تن آن چون گل نرم، نازک و خوش نگار است. آب سوار. || (پیشنهاد کاربران) باداب، کفاب، کفباد، کف کوژ، آبکوژ، کفگوی یا گویکف.
کوآرتتواژهنامه آزاد(موسیقی) [kuvārtet] کوارتت؛ قطعۀ موسیقی که برای چهار نوازنده یا چهار ساز ساخته شده باشد (فرهنگ عمید). || (سیاست) گروه چهارجانبۀ صلح خاورمیانه که شامل سازمان ملل
کوادواژهنامه آزاددستگاه کوآد یک دستگاه سادۀ آنالوگ برای تقسیم بندی تصاویر در سیستم مداربسته آنالوگ است.