کولک کولکوواژهنامه آزادنام بازی کودکانه ای که در استان فارس رایج است و بچه ها هنگام بازی، یکدیگر را به دوش (کول) می کشند و مسافتی از راه را می پیمایند.
درزیکلای کوچکواژهنامه آزاددَرزیکُلای کوچک روستایی است از توابع شهرستان بابل که در کیلومتر پانزدهجاده جدید بابل به آمل واقع شده و طبق آخرین سرشماری (در زمستان 1393) دارای 85 خانوار سکنه و
غال دنگیواژهنامه آزادغاْل دِنْگیْ (ghaldengi) در گویش گنابادی یعنی خانه کوچک ، اتاقک ، خانه فرسوده و بی امکانات
طزرکواژهنامه آزادطَزرَک روستایی است در جنوب غربی استان قزوین، در ۵۰ کیلومتری بویین زهرا و ۱۷ کیلومتری تاکستان که آب و هوای آن چهار فصل و کوهپایه ای است. مردم این روستا به ترکی آ
قلعچهواژهنامه آزاد(قَلعَچَّه) در لغت به معنی قلعه کوچک است و در اصطلاح به معنی خانه مجلل و بزرگ. در کنایه به کسی که خانهای بزرگتر از شأن اجتماعی خود درست کند یا بخرد گفته میشود
درزیکلای کوچکواژهنامه آزاددَرزیکُلای کوچک روستایی است از توابع شهرستان بابل که در کیلومتر پانزدهجاده جدید بابل به آمل واقع شده و طبق آخرین سرشماری (در زمستان 1393) دارای 85 خانوار سکنه و
محمدعبدیواژهنامه آزادنام روستایی کوچک در بخش مرکزی شهرستان تنگستان استان بوشهر که از توابع دهستان گُلکی است. ساکنان این روستا از اقوام لر ساکن نورآباد ممسنی بوده اند که حدود 250 سال