کوپلواژهنامه آزادلنگری که به وسیله دو نیروی مساوی و خلاف جهت که در یک صفحه نیستن ایجاد می شود به نام کوپل شناخته می شود.
کومالارواژهنامه آزاد(ترکی) نام منطقه ای از باغات روستای سیاهپوش از توابع قزوین است؛ به معنی تجمع درختان (در اینجا منظور درختان زیتون) است. kumalar؛ به معنی تجمع و انباشت درختان در
اوپالواژهنامه آزاداُپال (Opal)، عین الهَر، عین الشمس، سنگ چشم گربه؛ یکی از سنگ های بهادار است. گونه ای دُرّ کوهی است ولی بی شکل و از آن نرم تر است.
کوپلواژهنامه آزادلنگری که به وسیله دو نیروی مساوی و خلاف جهت که در یک صفحه نیستن ایجاد می شود به نام کوپل شناخته می شود.
قفلواژهنامه آزادکوپَلِه، یا به کوتاه کُپل. «قفل» تازی شدۀ «کوپله» است. آن با couple در زبان های اروپایی همریشه است. بروید به دهخدا، سرواژۀ کوپله.
مانورچیواژهنامه آزادکارگر یا تکنسین مانور که در هنگام کوپل یا دکوپل ( جدا سازی و یا وصل کردن واگنها به یکدیگر) واگنهای قطار هماهنگی های لازم را با لکومتیو ران یا راهبر قطار انجام م