کونوسواژهنامه آزادازگیل ازگیل،میوه ی درختی،کُنوس،خرمای گیلان،میوه ای است از خانواده گلسرخیان از سرده ازگیل ها (Mespilus) هم خانواده با سیب، گلابی، به، زالزالک و گلابی وحشی.میوه ا
کونجانیواژهنامه آزادکونج به معنی سیاه دانه، ان در اینجا پسوند مکان است؛ یعنی جایی که سیاه دانه می کارند. ی هم ی نسبت است.
کونجانیواژهنامه آزادکونج به معنی سیاه دانه، ان در اینجا پسوند مکان است؛ یعنی جایی که سیاه دانه می کارند. ی هم ی نسبت است.
گکواژهنامه آزاد(بافت، خلخال، کرمان، فنوج) گُک؛ قورباغه. «آب به کون گک کردن» کنایه از بیکاری است: _کارت چیست؟ _آب به کون گک می کنم!! گُکْ یا گُوْک:(gok or gouwk) در گویش گناباد
توه خشکهواژهنامه آزاد(ت ُ وَ خ ُ ش ک) توه خشکه به معنای منطقۀ خشک است. توه در زبان لکی به معنی منطقه است. توه خشکه روستایی از توابع بخش کونانی شهرستان کوهدشت در استان لرستان ایران ا