آتش کومهواژهنامه آزادآتش کومَه:(تالشی) «آتش کومَه یا اٌتش کومَه»:آشپزخانه بیرون از خانه، کومه ای که در کنار خانه در آن آتش پخت و پز و تنور برپا کنند. بر اساس اینکه آتش با افروختن هی
بازار صیقل کومهواژهنامه آزاددر قدیم به دلیل شرایط استراتژیک محل عبور و مرور و استراحتگاه مسافران در کلبه هایی در آن منطقه بود و همچنین نعل های اسبان خود را صیقل مدادندو به مرور زمان دو کلم
بازار صیقل کومهواژهنامه آزاددر قدیم به دلیل شرایط استراتژیک محل عبور و مرور و استراحتگاه مسافران در کلبه هایی در آن منطقه بود و همچنین نعل های اسبان خود را صیقل مدادندو به مرور زمان دو کلم
کیمهواژهنامه آزاد(مازندرانی) کومه؛ کلبه های کوچکی که شکارچیان در محل های شکار دائمی می سازند، یا ماهیگیران در کنار دریا، یا کشاورزان در کنار مزارع بر پا می کنند. هر نوع کومۀ کوچ
coneواژهنامه آزادسَروی. زبانزدِ دانشی. در یونانی هم konos گفته می شود به چَم میوۀ سرو (از واژه یاب استاد پرتو). در زبانِ کوچه "کَله کَندی" (کَله قندی) است.
مخروطواژهنامه آزادسَروی. زبانزدِ دانشی. در یونانی هم konos گفته می شود به چَم میوۀ سرو (از واژه یاب استاد پرتو). در زبانِ کوچه "کَله کَندی" (کَله قندی) است.