کزدانواژهنامه آزادنام دهی است در شهرستان زیباک بدخشان، یک درۀ زیبا و سبرسبز با آب و هوای گوارا و چشمه سارهای نقره گون. در این دهکده در حدود 40 خانوار زندگی می کنند که همه از نسل
کرزانواژهنامه آزادکرزان جمع لغت کرز است به معنای دانا، و کرزان معنی اش دانایان است. در زبان اوستایی نیز مردم قدیم این چنین دعا میکردند:خدایا مرا کرز و برز ده. کرز:دانایی، و برز:ت
گوگولوواژهنامه آزادبه کودکان و خردسالان گفته می شود با معانی زیر: بامزه ، نازنازی ، خوشکل ، زیبا ، با نمک و ...
تیتنوواژهنامه آزادتیتِنو /titeno/ = بازی کودکان در کنار رودخانه، به این ترتیب که ابتدا چند ریگ گرد و یهن پیدا می کنند و با خم کردن بدن، دست خود را تا سطح آب رودخانه پایین می آورن
خانه بازیواژهنامه آزادمحلی که کودکان برای بازی های مشخص و برای زمان مشخص همراه با والدین یا بدون حضور آنها مراجعه میکند. این مراکز معمولا فاقد برنامه آموزشی مستقیم هستند ولی به آموزش