کورواژهنامه آزادروشندل (کردی گروسی و پارسی پیشین) (ک َو َر) با زبر کاف و واو؛ تره. البته چون از همان خانواده است، این نام را بر آن گذاشته اند، وگرنه در اصل، تره نوعی سبزی است ک
کوروشواژهنامه آزادکورش کبیر؛ نام بنیان گذار سلسلۀ هخامنشی، پسر کمبوجیه _فرماندار پارس_ و ماندانا _شاهدخت ماد. || کورش صغیر یا کورش کوچک؛ نام پسر داریوش دوم هخامنشی که برای گرفتن
کورنومترواژهنامه آزادوسیله ای برای اندازه گیری زمان های کوتاه (معمولا برای مسابقات) وسیله ای برای اندازه گیری زمان های کوتاه (معمولا برای مسابقات)
کورته کنهواژهنامه آزاد(میمه ای) کورته کَنه (کور - ته - کَ- نه) چهار بخش است؛ جوجه تیغی. (میمه ای) کورته کَنه (کور - ته - کَ- نه) چهار بخش است؛ جوجه تیغی.
کورنوێشواژهنامه آزادکرنش در زبان کوردی از دو بخش "کور" و "نوێش" تشکیل شده است. "کور" بە معنی خم شدن و سر فرود آوردن می باشد. همچنین نوێش/نوێژ مترادف با نماز است. روی هم کلمە کرنش ب