کوتواژهنامه آزادسوراخی که آن طرفش معلوم نیست و نور از آن رد نمی شود. سوراخی که ان طرف ان معلوم نیست و نور از ان رد نمیشود.
کوزه رشواژهنامه آزادکوزه رش یکی ازروستای سلماس که (کوزه )یعنی حایگاه بره ها و(رش )یعنی سیاه که (کوزه رش )یک کلمه کردی میباشد کوزه رش یکی ازروستای سلماس که (کوزه )یعنی حایگاه بره ها
کوت آبادواژهنامه آزادروستای کوت آباد طبق تقسیمات اخیر کشوری، ازتوابع دهستان اسفندان و بخش مرکزی شهرستان کمیجان میباشد. این روستا بامختصات جغرافیایی ۴۹درجه و ۴۹دقیقه طول شرقی و۳۹درج
انضباط اجتماعیواژهنامه آزادنظم دراجتماع یعنی درمردم. نظم اجتماعی مبین توقع های اساسی زندگی اجتماعی است. هر جامعه با هرنوع اعتقادها، سنت ها، گرایش های سیاسی و با هر سیستم حکومتی نیازمند دا
کورنومترواژهنامه آزادوسیله ای برای اندازه گیری زمان های کوتاه (معمولا برای مسابقات) وسیله ای برای اندازه گیری زمان های کوتاه (معمولا برای مسابقات)
قالندواژهنامه آزادقا لند بر گرفته شده از دو کلمه قال در زبان لری به معنی(فریاد) و لند که مخفف کلمه (بلند) می باشد که میشود(قال بلند) که بر اثر گذشت زمان و کوتاه شدن و مخفف شدن وا
لسبوواژهنامه آزاددر آن زمان مردم لسبو کوزه گرای حرفه ای بودن نشانش بردن آب از کوه سما به قلعه کوتی=قلعه+ کو توک=نوک کوه لسبو ل+سبو=کوزه شراب ل به مفهوم با دسته کوزه یا لطافت
قرتیکلاواژهنامه آزادقرتیکلا از زمان قدیم در روستا مردم در ساختن کوزه مهارت داشتند که از قر کوزه به اسم قرتیکلا معروف شد