که کهواژهنامه آزادکِه کِه ، گه ، مدفوع ، مدفوع انسان یا حیوان ، کنایه از کثافت و کثیفی کِه کِه مدفوع، کثافت، هر چیزی که در نهایت کثیفی و زشتی باشد.
که گورواژهنامه آزادنام گیاهی است که درمناطق غربی شهر بشرویه اطراف رقه در خراسان جنوبی می روید و می گویندکه برای دردپا و دردکمر مفید است
افارقهواژهنامه آزادافارقه افریقاییانی بودند که اصالت بربر داشته و قبل از ورود خوارج به شمال افریقا با رومی ها مختلط شده و آیین و اعتقادات آن ها را نیز پذیرفته بودند .
چهل زرعی عربواژهنامه آزادچهل کشاورزی که عرب بودند؛ نام یک روستاست. (به گفتۀ افراد قدیمی روستا، زرعی در این جا به معنای زارع است و منظور زرع واحد مسافت نیست.)
تنبل خانهواژهنامه آزادجاهایی بوده که به دستور شاه عباس صفوی برای کسانی که بیکار بودند راه اندازی شد، در آنجا به آنها خوراک و جا می دادند البته پس از مدتی گروه زیادی در این تنبل خانه