کدینهواژهنامه آزادکدینه . [ ک ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) بمعنی کدین است که چوب گازران و دقاقان باشد. (برهان ) (از آنندراج ). کدنگ. (ناظم الاطباء)
کدینهواژهنامه آزادکدینه . [ ک ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) بمعنی کدین است که چوب گازران و دقاقان باشد. (برهان ) (از آنندراج ). کدنگ. (ناظم الاطباء)
بهلواژهنامه آزادبگذار؛ رها کن. بِهِل کاین آسمان پاک چراگاه کسانی چون مسیح و دیگران باشد (مهدی اخوان ثالث). بِهِل ( بِ هِ ل ) - اجازه خواستن و فرصت خواستن بر کاری - شکل مخفف ( ب
کلیبرواژهنامه آزاد(کردی) نام کلیبر را می توان مرکب از "کلی (کلین)" و "بر" گرفت. «کلی» به معنی درشت و بزرگ.
کریتواژهنامه آزاددر جغرافیای این منطقه خرابه‌های دو شهر معروف به طبسین (طبس و کُرین) به چشم می‌خورد. کُرین نام یکی از شهرهای مهم دوره ساسانی بوده است. روند ویرانی این شهر بعد ا
ترمیدورواژهنامه آزادترمیدور Thermidorیا حرکت دوری انقلاب ها، یکی از واژه های رایج در مباحث انقلاب است که نخستین بار توسط کرین برینتون ـ یکی از نظریه پردازان انقلاب ـ در کتاب معروفش