کوتواژهنامه آزادسوراخی که آن طرفش معلوم نیست و نور از آن رد نمی شود. سوراخی که ان طرف ان معلوم نیست و نور از ان رد نمیشود.
آکرودیتهواژهنامه آزادسفیر کشوری که در آن کشور اقامت ندارد. برخی کشورها در چند کشور نزدیک به هم یک سفیر تعیین میکنند که ان سفیر فقط در یکی از کشور ها اقامت دارد که به آن سفیر آکرودیت
چانواژهنامه آزادخرمن کوب قدیمی که سه محور اُستوانه ای چوبی داشت. دور هر محور معمولاً پنج تیغۀ آهنیِ دندانه دار مدوّر تعبیه شده بود. این دستگاه به گونه ای ساخته شده بود که دو یا
خر پشتهواژهنامه آزاداتاق کوچکی در پشت بام که آن را به راه پله متصل می کند. (عمید) در قدیم نیز به پشته ای که میان آن بلند و اطراف آن سرازیر باشد به طور کلی خرپشته گفته می شد، از جمل