کلیشهواژهنامه آزادتکراری ماتریس. کلیشه بودن در برخی از موارد در معنای "کاری یا کلامی تکراری که ملال آور است" به کار می رود. که می توان به جای آن از عبارت" نخ نما بودن" بودن استفا
کلیشمواژهنامه آزادكليشم در نام نامدارهاي ايران به معني غير قابل فتح و به گفته برخي از ساكنان به معني كندوي زنبور عسل ياد مي شود . نكته مهم اينكه يكي از سرداران بزرگ تازيان (عرب)
کلیشادواژهنامه آزادکِلیشاد ـ ترکیب و خلاصه شده دو کلمه کُولی و شاد. این اسم به کولی های عشایری که بین شهرهای بزرگ فلات مرکزی و جنوب غربی در تردد بوده اند و با اسکان گرفتن در نزدیگ
لیشهواژهنامه آزاد(واژۀ گیلکی)؛ نوعی پیچک است که به دور درختان می پیچد و بالا می رود؛ درگیلان از این گیاه برای خوراک دام استفاده می کنند.
پست مدرنیسمواژهنامه آزاداصطلاحی بحث انگیز است که مناقشات زیادی درباره فرهنگ معاصر از اوایل دهه ١٩٨٠م برانگیخته است. در معنی ساده تر و کم تر راضی کننده اش به طور کلی اشاره به مرحله سده
کلیشادواژهنامه آزادکِلیشاد ـ ترکیب و خلاصه شده دو کلمه کُولی و شاد. این اسم به کولی های عشایری که بین شهرهای بزرگ فلات مرکزی و جنوب غربی در تردد بوده اند و با اسکان گرفتن در نزدیگ