کجیدواژهنامه آزادیکی از روستاهای شهرستان املش در استان گیلان نام کجید در گذشته به کوه جیر که به زبان گیلکی پایین کوه می شود بود.
کلیکواژهنامه آزادک لیک:kilik:یک بند انگشت (رایانه و اینترنت) اشاره، یا ضربه ای آهسته به دکمه های موشواره (موس) رایانه؛ (اصطلاح جدید) پافشاری و اصرار بر شخصی یا امری بیش از حد
سرواژهواژهنامه آزاد(معنی پیشنهادی کاربران) sarvaazhe؛ معادل tag که از اصطلاحات اینترنتی است. واژۀ برگزیده و مهم و کلیدی.
بوروکراسیواژهنامه آزادبوروکراسی (Bureaucracy) از دو بخش bureau به معنی میز و دفتر کار و پسوند cracy به معنی سالاری ایجاد شدهاست. برابر فارسی آن یعنی دیوانسالاری ترجمهای از همین وا
کندوبانواژهنامه آزادنگهدار کَندوی عسل (مانند باغبان)، کسی که کار نگهداری و رسیدگی به کندو، مانند حفاظت کلی، مراقبت غذایی و بهداشتی، حمل و نقل و برداشت عسل را بر عهده دارد و معمولاً
لبه یابیواژهنامه آزادلبه یابی تصاویر یکی از مهمترین عملیات در پردازش تصویر به شمارمیرود . به علت کاربردهای وسیع تصاویر رنگی، لبه یابی این تصاویر از اهمیت ویژه ای برخوردار است . بطور
نرم افزار آزادواژهنامه آزادنرمافزار آزاد درباره آزادی است، نه قیمت. برای درک بهتر باید به معنای آزاد در آزادی بیان فکر کنید، نه در نوشیدنی مجانی. نرمافزار آزاد در مورد آزادی کاربران برا