کله مسیحواژهنامه آزادکله مسیح جزو استان اصفهان لنجان شهر زاینده رود است؛ یکی از محله های شهر زاینده رود.
کله جنگواژهنامه آزادکله جنگ نام محلی خرچنگ است که مردم بیشتر مناطق استان اصفهان به کار می برند مخحصوصاً مردم لنجان (اصفهان، روستای هاردنگ) کَلِه جِنگ؛ سوسمار، آفتاب پرست، خرچنگ.
کجرهواژهنامه آزادکجره به کسر ک و کسر ج و فتح ر به معنی قسمتی از گیاه پنبه که در آن پنبه رشد کرده و بعد از بیرون آوردن پنبه به آن قسمت پنج پره که خشک شده گفته میشود
خار بادآوردواژهنامه آزاد(جهرمی) [آوُرد] نوعی بوتۀ خاردار است که وقتی خشک می شود خیلی سبک می شود، و باد آن را از زمین می کند و با خودش می برد.
خلیجواژهنامه آزادخلیج:شخاب یا شاخاب یا شاخابه معنای نفوذ و رخنه و گسترش شاخه آب دریا در خشکی. برعکس شبه جزیره که نفوذ خشکی در دریاست. جمله ی اقوامِ ایران را چو خـون شاخـابه پارس
شاخابهواژهنامه آزادشاخابه یا خلیج:شخاب یا شاخاب یا شاخابه معنای نفوذ و رخنه و گسترش شاخه آب دریا در خشکی. برعکس شبه جزیره که نفوذ خشکی در دریاست. جمله ی اقوامِ ایران را چو خـون شا