چکنهواژهنامه آزاد(باکسره چ و سکون کاف) سمج (ص) (عا) (چ ِ ک ِ) چسبناک، چسبناکی که بر اثر تماس با شیرینی ایجاد می شود، نوچ چِکِنِه (chekeneh):چسبناک . نوچ . (ریشه:مانند کنه)
کتواژهنامه آزادکت:ضمه روی کاف و ت ساکن- به معنی سوراخ = شکاف-درز (بخش خفر، جهرم، استان فارس) کُت یا کُته، ریشه، بنیان و خانه. (بخش خفر، جهرم، استان فارس) کُت یا کُته، ریشه، بن